لپ‌تاپ را بستم و با ظرف آلومنیومی نهارم از ورودممنوعِ آزمایشگاه به سمت مایکروفر زدم بیرون. وانگهی، سر در جیب مراقبت و بحر مکاشفت ظرف را گذاشتم، استارت را زده و  ۲ دقیقه زمان دادم. چند ثانیه نگذشته بود که دود از مایکروفر درآمد و من: ؟_؟ آهان درش مقوایی بود. |:
با اینکه سریع نجاتش دادم و بیشتر در حد همون دود و تحدید بود ولی غذام رایحه‌ای به لطافت سگ به خود گرفت.

 

+خوب شد کسی اون لحظه اونجا نبود، به خصوص عمه‌م (وگرنه هم‌کلاسی و ترم بالایی و استاد و دیگران به درک). |:


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها